دل نوشت

امید است که کامیاب شویم

دل نوشت

امید است که کامیاب شویم

تلافی

تجربه من به من ثابت کرده :

اگه کسی دلت رو شکست ،تو هم باید ی حرفی معادل حرفش بهش بزنی تا جای دلشکستگیتو خوب کنی وگرنه دلت ی عمر تیر می کشه از شکستگی.امتحان کنید ...

درست همون لحظه که ناراحتید تلافی کنید ببینید چقدر خوبه!

زمان تلافیش درست همون لحظه است نباید بزارید دیر بشه

توجه کنید ی حرفی بهش بزنید که اونم دلش برنجه...

اینجوری حسابتون همین دنیا صاف میشه...


پ.ن:رونوشت به کسایی که بی گناه دلشون شکسته شده

نظرات 8 + ارسال نظر
سیتاک پنج‌شنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:03 ق.ظ http://sitaak.blogsky.com/

با این که مخالفم ولی موافقم !
من توان ندارم دل کسی رو برنجونم . البته در موارد خاص و برای کسی که دوستش داشته باشم . اما گاهی هم طرف مقابل باید بفهمه که کارش چقدر بده .

منم واسه پی بردن به اشتباهش می گم

آدمک پنج‌شنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:42 ق.ظ http://darodivar.blogsky.com

در تلفیق علم فیزیک و شیمی و پزشکی و مکانیک و البته جگرپزی ! دل یا قلب به لحاظ مادی یک جسم ویسکوالاستیک است که خیلی دیر میپزه... خوب حالا میخوام چه نتیجه ای رو بگیرم ؟!... یعنی میتونه مثه یه لاستیک عمل کنه و ضربه وارده را با ضربه ای مساوی و در خلاف جهت پاسخ بده که همین خاصیت باعث شده سالها در بدن بطور پیوسته کار کنه و خراب نشه... و هم میتونه اگر نیرو بسیار زیاد باشه مثه آدامس تغییر شکل پلاستیک بده ... به اصطلاح دلت گنده میشه...
حالا انتخاب با شماست بعضی دل شکستن ها ارزششو داره جواب ندی آخه ظرفیت دلتو میبره بالا...!
البته باید بپذیری که روح قلب با ماده در تقابل شدید با هم هستند و رفتارهای شبیه دارند. مثه روانشناسی و زیست شناسی...
راستی دفعه دیگه بهم سر زدی منتظر نظرات با حوصله تری هستم...ممنون

ممنون از پاسخت .اما من همیشه با حوصله بودم
اما حس می کنم نگاه تیز بینانه ای دارید به همه چیز

مرتضی پنج‌شنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 01:37 ب.ظ http://kooris-6.blogsky.com/

سلام!
من معتقدم تلافی کردن کار آدمهای کم ظرفیته !
ولی بازم بعضی اوقات نمیشه چشم پوشی کرد در هر حال گذشت خیلی خوبه

ممنون

یک روانشناس پنج‌شنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 05:24 ب.ظ

...میگویند عشق خود یک عذاب است اما محروم بودن از آن مرگ!!!
سارا جان به نظر تو آیا همه اینگونه اند یا ما بیماریم؟؟؟

نازی پنج‌شنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 07:46 ب.ظ http://sahasra.blogsky.com

سارا جان حالا ما که حاضر جواب نیستیم و وقتی یه حرفی بمون میزنن تازه 3روز بعد یادمون میوفته چی جوابشو باید میدادیم، چی؟

آدمک شنبه 16 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 10:59 ق.ظ http://darodivar.blogsky.com

نمی دونم اسمشو چی میشه گذاشت... حساس بودن... ظریف بودن ... قلسفی بودن یا به قول شما تیزبین بودن... هر چه هست پدر من رو درآورده...الان تو موقعیتی هستم که غیر خدا نمی تونه نجاتم بده...

مثلآ چی ؟
سوالات ذهنتون؟
پیچیده گی این دنیا؟
ولی به نظر من تو این مسیری که قرار گرفتی شاید داری نجات پیدا می کنی بزرگترین عبادت و انجام می دی .تفکر و تامل پرامون آیات برای اثبات حق...
خداوند چون همیشه حق قالب هست لذت می بره که واسش وقت می زاری تا کشفش کنی و به همه ثابتش کنی...
شاید تو صدای خدا شوی وقتی پیامش را تکرار کنی...

asall talkh شنبه 16 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:18 ق.ظ

و اگر کسی دلتو شکست که نتونستی دلشو بشکنی چی؟؟؟که با دل شکستنش دوباره خودت میشکنی چبی؟؟؟

اونو دیگه بهش می گن دوست داشتن محض و واقعی ...
با این روش که آدم دلش بیاد یا نه میشه دوست داشتن و محک زد..
خوب نشکن عزیزم ...من منظورم ادمایی که دلت اومد بود

آدمک شنبه 16 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 04:51 ب.ظ http://darodivar.blogsky.com

دوستام - همکارام- نزدیکان (به جز یک نفر) از دستم کلافه شدن.. کافیه یک اتفاق عادی اجتماعی یا ... بیوفته ... بلافاصله یک حکایت یا ضرب المثل میندازم وسط ... که یه راه حلی رو پیشنهاد میده... کلا همه میخوان همه چیز رو تجربه کنن... بگذریم.... من از شما و دیگران به عنوان بندگان خدا و دوستان خودم که قرآن در واقع بر همه ما نازل شده میخوام نظر بدین تا موضوعات تو ذهنم پرورش پیدا کنه تا به بلوغ برسند. همین.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد