غروب جمعه که میشود سنگینی تمام آسمانها را بر دلم حس میکنم. سنگینی یک نگاه که همیشه چشم به راه است، چشم به راه من، تو، ما...
چشم به راه لطفی از سوی ما تاکه رهایش کند این همه سنگینی غم دلهای شکسته.
چه دل بزرگی دارد که تمام وقت مینشیند و اینهمه کم لطفی را از همه میبیند و باز هر شب جمعه دست به دعای آمرزش ما بر میدارد!
چه چشمه ی جاریی دارد چشمانش که بعد از این همه سال اشک ریختن برای وساطت ما خشکیده نمیشود، و باز میبارد باران نگاهش در چشم انتظاری من و تو و ما!
و ما باز از خود میپرسیم چرا اینهمه دلگیر است این غروب جمعه؟!
---------------------------
اللهم عجل لولیک الفرج
چه دلگیر
باهات کاملآ هم حسم