یاد ساعت های زنگ ورزش دوران راهنمایی و دبیرستان را از میان تجربه های شخصیم بیرون میکشم. معلم ورزشمان همیشه دنبال بهترینها بود. دانش اموزان تنومند و ورزیده" ستاره بودند. باید قیافه مرا میدید که لاغر و استخوانی با ان شلواری که هر چه تنگش میکردم باز هم اندازه ام نبود و همیشه از پاهای لاغر من اویزان بود:چه حال و روزی داشتم...
در صف می ایستادم تا برای بازی انتخاب شوم و هر روز که این رخ میداد من می مردم.یادتان هست همه ی ما به صف می ایستادیم و ورزشکارهای سینه سپر کرده یارکشی میکردند"من تو را انتخاب میکنم"من هم...
بعد میدیدی که صف دارد تمام میشود و تو انتخاب نشده ای و در نهایت کسی از روی دلسوزی میگفت: بسیار خوب "سازدل" هم مال من...سرت را پایین می انداختی و احساس مرگ میکردی...
واما انسان همیشه میتواند رشد کند و تغییر یابد.پرنده ها هرگز در غار نمی خوانند؛ادمها هم در بند نمی خوانند... برای اموختن باید ازاد باشی باید کسانی را بیابی که "درخت تو را دوست بدارند...
سلام
وبلاگ باحالی داری به وبلاگ منم سری بزنین خوشحال میشم
چندروز دیگه تولد عشقمه خوشحال میشم بیایین تو خوشیامون شریک بشین
ممنووووووووووووووونم
_____♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥______________________
___♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥___________________
__♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥........____ _____
__♥♥♥♥-...-♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥..______
__♥♥♥---------♥♥♥♥♥♥♥♥♥.____
__♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥......___
___♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥.____
____♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥._____
______♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥._____
________♥♥♥♥♥♥♥♥♥._____
__________♥♥♥♥♥♥._____
____________♥♥♥.____
_____________♥.._____
_____________♥._________
___________________________