دل نوشت

امید است که کامیاب شویم

دل نوشت

امید است که کامیاب شویم

ساده رنگ

آسمان‌، آبی تر، 
آب آبی تر. 
من در ایوانم‌، رعنا سر حوض‌. 
رخت می شوید رعنا. 
برگ ها می ریزد. 
مادرم صبحی می گفت‌: موسم دلگیری است‌. 
من به او گفتم‌: زندگانی سیبی است‌، گاز باید زد 
با پوست‌. 
زن همسایه در پنجره اش‌، تور می بافد، می خواند. 
من «ودا» می خوانم‌، گاهی نیز 
طرح می ریزم سنگی‌، مرغی‌، ابری‌. 
آفتابی یکدست‌. 
سارها آمده اند. 
تازه لادن ها پیدا شده اند. 
من اناری را، می کنم دانه‌، به دل می گویم‌: 
خوب بود این مردم‌، دانه های دلشان پیدا بود. 
می پرد در چشمم آب انار: اشک می ریزم‌. 
مادرم می خندد. 
رعنا هم‌. 

نظرات 3 + ارسال نظر
سارا چهارشنبه 24 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 09:55 ق.ظ

شاید مردم اگر دانه های دلشان پیدا بود مثل (می پرد در چشمم آب انار) هر روز چشمانمان گریان بود

asal چهارشنبه 24 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 10:12 ق.ظ

فکر کنم گریه بهتر از احساس بعد از فهمیدن , دروغ گوی ،خیانت ،دوروی و.... باشه

ساده دل دوشنبه 14 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 08:58 ق.ظ http://gitare.blogsky.com

خیلی زیبا بود ممنون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد