این روزها صداقت را به چه قیمت میفروشند؟!
و دل شکسته چه کم خریدار دارد!
این روزها مردانگی را در چه می بینند؟!
و چه افتخار می کنند به نامردیشان!
این روزها مگر عاشقانه زیستن سخت است؟!
و اشکها را روانه کردن چه آسان شده است!
این روزها...........
"مادر"، دو بخش دارد و ما سالهاست که به خاطر بخش دوم میسوزیم!
به نظر تو پرتغالها بر درخت آفتاب را چگونه تقسیم میکنند؟
خاطراتت همچو بچه ای بی مادر است که بانگریستنش مرا ذره ذره آب می کند
به هر طرف که می نگرم آنجا آن ها را سرگردان می بینم
کاش خاطراتت مثل زمانی که می گذرد راه بر گشتی نداشت،
تا کمی آسان می شد حضم نبودنت!
سخت است...
درد است...
رفتنت!
راستی بچه ی بی مادر !چگونه خاطره های مادرش را مرور می کند؟
رو نوشت به یک عزیز از دست رفته(برای شادی روحش صلوات)
بگذار واژه ها را به درد آورم
از درد هایی که همیشه درد می مانند
از خاطراتی که دیگر تکرار نمی شوند
از صداهایی که دیگر شنیده نمی شوند
از چهره هایی که دیگر دیده نمی شوند
چقدر دلم تنگ است برای بودنت...
اما در نبودنت ،
باور کن صدایت هر روز به من سر می زند
نگاه هایت را می بینم
همه ی این ها را باور کن...
کاش بودی و می دیدی که دلم واقعآ برایت تنگ شده
کاش اشک چشمانم را می دیدی و باور می کردی که دوست داشتنت صادقانه بود در دل
فکر کردیم دندانه دوست داشتن را جا انداختیم، یا نه نقطه ت را ! افسوس...افسوس که ایراد در فعل داشتن بود!
وخدای من تو را آفرید از خاک و سپس نطفه، در خلقتت درنماند! آنگاه از تکه نانی که می خوری دربماند...!؟
بچه های دل نوشت قرار گذاشتن از این به بعد بیشتر مطالب دل نوشت ،دست نوشته های خودشون باشه بیشتر، تا بتونیم مطالب جدیدی رو از عالم کشف نشده ی ذهنمون بیرون بریزیم .در صورت کپی بودن مطالب خواهشمندیم منابع مطالب حتمآ در زیر مطالب ذکر شوند.در صورت قرار ندادن منبع گمان بر این می رود که نوشته دست نوشته شماست.
تنها ،مطالبی که در زیر گروه دل نوشت قرار می گیرند باید الزامآ جز دست نوشته های خودتان باشد .بقیه موضوعات آزاد به نوشتن مطالب کپی هستند.
(با تشکر از همه ی عزیزانی که دل نوشت رو از صمیم قلبشان می نویسند)
عالم های زیادی در این عالم هستند،مثل:
عالم هپروت
عالم رویا
عالم عاشقی
عالم بچگی
عالم مستی
عالم خماری
عالم جوانی
عالم خواب
عالم ...
عشق بی تو معنا می شود
بی حضورت لحظه ای ناب می شود
در نبودت هرچه هست معنا می شود
از من دور شو کمی
فاصله بگیر
تا توان بهتر تو را دید و شنید
حضرت ابراهیم (ع)بسیار مهمان نواز ومیهمان دوست بود.روزی یک پیرمرد مجوسی در مسیر راه خود به خانه حضرت ابراهیم آمد تا میهان او شود.حضرت ابراهیم به او فرمود:اگر دین حنیف مرا بپذیری وخدا پرست شوی تو را می پذیرم وگرنه تو را میهمان نخواهم کرد پیر مرد از آنجا رفت.خداوند به حضرت ابراهیم وحی فرمود:ای ابراهیم!تو به مجوسی گفتی اگر خدا پرست نشودحق ندارد میهمان تو شود واز غذایت بخورد در حالی که هفتاد سال است ما به او غذا وروزی می دهیم.حضرت ابراهیم از کرده خود پشیمان شد و به دنبال مجوسی حرکت کرد وپس از جستجوی فراوان او را یافت وبا کمال احترام او را به خانه خود آورد وپذیرایی کرد.مجوسی دلیل کار اورا پرسید پس حضرت ابراهیم موضوع وحی خدا را برای آن مرد بازگو کرد.پیرمرد گفت:آیا به راستی خداوند این گونه بر من لطف می نماید!حال که چنین است دین خودت را برمن عرضه کن وبدین ترتیب موحد شد!!
آیه 19سوره ی شورا:خدا را به بندگان لطف و محبت بسیار است و هرکه را بخواهد روزی می دهد...
((برگرفته از کتاب اندرز ها وحکایات))
تا حالا دقت کردین وقتی توی یه جمعی یکی میگه اون تلویزین و کمش کن ،یکی دیگه از اونور میگه اصن خاموشش کن . . . !
ما همیشه صداهای بلند را میشنویم،پر رنگ ها را میبینیم،سخت ها را می خوانیم! غافل از اینکه خوب ها آسان می آیند،بیرنگ می مانند و بی صدا می روند.
منبع:ناشناس
تا حالا دقت کردین که روزای هفته اینجوری میگذره :
شــــــــــــــــــــــنبـــــ ـــــــــــــــه
یــــــــکشــــــــنبـــــــــ ــــــــــه
دوشـــــــــــــنبــــــــــــ ـــــــه
سه شـــــــنبـــــــــــــــــه
چـــهـــار شنبـــــــــــــه
پنجشنبه جمعه!!!
منبع:ناشناس
تا حالا دقت کردین ﺷﯿﺮﯾﻦﺗﺮﯾﻦ ﻗﺴﻤﺖ ﺧﻮﺍﺏ ﺍﻭﻥ ۵ ﺩﻗﯿﻘﻪﯼ
ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺁﻻﺭﻡ ﻣﻮﺑﺎﯾﻠﻪ !!