دل نوشت

امید است که کامیاب شویم

دل نوشت

امید است که کامیاب شویم

نماز

خدا: ملائکه من! ببینید من آنقدر ساده گرفته‌ام اما او خوابیده است چیزی به اذان صبح نمانده او را  بیدار کنید. دلم برایش تنگ شده است! امشب با من حرف نزده..

ملائکه: خداوندا! دوباره او را بیدار کردیم، اما باز خوابید!

خدا: ملائکه من در گوشش بگویید پروردگارت منتظر توست..

ملائکه: پروردگارا! باز هم بیدار نمی‌شود!

خدا: اذان صبح را می‌گویند هنگام طلوع آفتاب است ای بنده من بیدار شو نماز صبحت قضا می‌شود! خورشید از مشرق سر بر می‌آورد.

ملائکه:خداوندا نمی‌خواهی با او قهر کنی؟

خدا: او جز من کسی را ندارد... شاید توبه کرد...  

نظرات 1 + ارسال نظر
رز پنج‌شنبه 29 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 11:26 ق.ظ http://acme.blogsky.com

آخ داغ دلمُ تازه کردی این حکایت امروز من بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد