مادری که گذشت نکند فاتحه ی بچه هایش را خوانده است.
پــرنــده ای کـــه بـال و پــرش ریختــه بـــاشد ...
مظلـومیت خـاصـی دارد .
بــاز گذاشتن در قفسش تـــوهینــی است بـــه او
در قفس را ببنـــد...!
تــــا زنـدان دلیل زمین گیر شدنش بــــاشد
نـــه پـــر و بــال و ریختــــه اش..
چه شب های قدری است شب هایی که در کنار یکدیگر هستیم...قدر....قدر مهربانی ...قدر با هم بودن قدر روز و شب های خدا... قدر زندگانی...این ها هرکدام قدری دارند...بیایید همه اشان را احیا بگیریم...
حالا که اومدم ، چیزی به روم نیار
تا دیرتر نشه ، راهی جلوم بذار
برگشتنای دیر ، دل بستنای زود
باور نمی کنی ، دست خودم نبود!
میشه نگام کنی ، راحت شه زندگیم؟
چشم بر ندار ازم، می پاشه زندگیم
حوا که بغض دارد هیچ چیز آرامش نمی کند ...
حتی اگر اجازه ی چیدن سیب را به او بدهند...
مگر آغوش آدم...
آیت الله مطهری در کتاب حق و باطل جملاتی به این مضمون نوشتهاند ؛
از کودکی همیشه این سؤال برایم مطرح بود که :
چرا قطار تا وقتی ایستاده است کسی به او سنگ نمیزند،
اما وقتی قطار به راه افتاد سنگ باران میشود؟!
این معما برایم بود تا وقتی که بزرگ شدم و وارد اجتماع شدم،
دیدم این قانون کلی زندگی ما ایرانیان است که
هر کسی و هر چیزی تا وقتی که ساکن است مورد احترام است.
تا ساکت است مورد تعظیم و تمجید است
اما همین که به راه افتاد و یک قدم برداشت نه تنها کسی کمکش نمیکند،
بلکه سنگ است که به طرف او پرتاب میشود
و این نشانهی یک جامعه مرده است!
ولی یک جامعه زنده فقط برای کسانی احترام قائل است که:
متکلم هستند نه ساکت ، متحرکند نه ساکن ، باخبرترند نه بی خبرتر ..
خداوندا ...
به آنان که دین دارند بفهمان
دینی که پیش از مرگ به کار نیاید
پس از آن به هیچ کار نخواهد آمد !!!
تولد انسان روشن شدن کبریتی است
و مرگش خاموشی آن!
بنگر در این فاصله چه کردی؟!!
گرما بخشیدی...؟!
یا سوزاندی...؟!!
چه سعادتیست وقتی که برف میبارد دانستن اینکه تن پرنده ها گرم است
خستگی را تو به خاطر مسپار که افق نزدیک است...
و خدایی بیدار که تو را می بیند...
و به عشق تو، همه حادثه ها می چیند...
که تو یادش افتی...
و بدانی که همه بخشش اوست و همینش کافی است
وقتی تحت فشاری ،
روزه ی سکوت بگیر !
سکوت این فرصت را می دهد تا درست بیندیشی...
همیشه از خوبی ادما واسه خودت یه دیوار بساز و هربار که در حقت بدی کردن فقط یه اجر از روش بردار بی انصافیه بخوای دیوارو خراب کنی
من یادم نمی آید دروغی به آنها گفته باشم که حال به فریاد هایم اعتنایی نمی کنند...
موضوع غم انگیز در خصوص زندگی ، کوتاه بودن آن نیست
بلکه غم انگیز آن است که ما زندگی را خیلی دیر شروع میکنیم . . .
خدا شونه ها مونو فقط واسه اینکه کوله بارغمهامونو روش بذاریم نیافریده
آفریده تاگاهی وقتا بندازیمشون بالا بگیم بیخیال، میگذره….