دل نوشت

امید است که کامیاب شویم

دل نوشت

امید است که کامیاب شویم

دل

بیا ای دل

 دلگیرم از تو ،تا به کی می گیری 

تا به کی چشم انتظاری؟

هرچه زخم میخوری باز عاشقی،باز می بخشی!

ای دل چشم بگشا 

تا به کی می بخشی ،کی رها میشوی از این درد و رنج 

ببر این دلدادگی 

این یار بی وفا به تو سر نمی زند،چشم انتظار نباش

فریاد بی صدا سر مده ،گوش شنوای نسیت

به خود بیا ای دل  


عینک خوش بینی

بد بینی ی نوع آفت که اگه چشمی بد بین باشه به روی حقایق کاملن بسته میشه!

کاش ی عینک هم می اومد به اسم خوش بینی!!

بهترین لحظه ها

لحظه هایت را با کسی سر کن که در نبودنش خاطراتش خلوتت را زیبا کند.... 


ویلیام شکسپیر

بالاترین پرستش

هیچ پرستشی همانند اندیشیدن نیست.


پیامبر اکرم (ص)

جوش نمی خورد!

گفتم آخ ... آخ ... 

گفت استخوانست دیگر استخوان، سخت میشکند سخت، وقتی میشکند درد دارد ،درد،میفهمی ! 

تلخ ترین لبخند دنیا را زدم   

گفت چقدر بی فکری! پاهایت را دراز کن باید دوباره گچ شود .

گفتم ولی...ولی .. 

گفت غصه نخور زود جوش میخورد ! 

گفتم من...من ... قلبم شکسته است!  

برای چند ثانیه  قهقه ی خنده اش گوشم را آزار داد  

به چشمانم زل زدو

 گفت قلبست دیگر قلب، نرم میشکند نرم ،وقتی میشکند درد دارد، درد ،میفهمی!  

سرم را تکان دادم بغض تمام وجودم را گرفته بود 

گفت پاهایت را جفت کن ! 

محکم بایست محکم !

این تازه اول راهست...

ای آدمها!

ای آدمها که بر ساحل نشسته، شاد و خندانید! 
یک نفر در آب دارد می سپارد جان 
یک نفر دارد که دست و پای دائم می زند 
روی این دریای تند و تیره و سنگین که می دانید 
آن زمان که مست هستید 
از خیال دست یا بیدن به دشمن 
آن زمان که پیش خود بیهوده پندارید 
که گرفتستید دست ناتوانی را 
تا توانایی بهتر را پدید آرید 
آن زمان که تنگ می بندید 
بر کمرهاتان کمربند 
در چه هنگامی بگویم من؟ 
یک نفر در آب دارد می کند بیهوده جان، قربان
 


نیمایوشیج

زندگی

زندگی زیباست ای زیبا پسند

 زنده اندیشان به زیبایی رسند 

آنقدر زیباست این زیبا پسند 

کز برایش می توان از جان گذشت


شاعر؟؟



آرام برای زندگی

سکوتی که سرشار از حرفهای ناگفتنیست، که ارزش بسیاری از کلمات در نگفتن آنان است.

که گاهی هر چقدر هم تلاش کنی برای ثابت کردن خودت مردم معمولا" آنگونه که دوست دارند تو را خواهند دید نه آنچه که خود هستی، و نه واقعیت تو را!

پس آرام گام بردار با کوله باری از رویاها و افکار و خاطراتت و در خلوت خود همانی باش که می خواهی... گاهی ثابت کردن خود برای دیگران هیچ چیز به جز خستگی به دنبال نخواهد داشت.

لبخند بزن و درکنارشان آرام قدم بزن ... برای زندگی                                     



دکترشریعتی

دلم برای...

دلم برای پاکی دفتر نقاشی و گم شدن در آن
خورشید همیشه خندان، آسمان همیشه آبی
دلم برای خط کشی کناردفتر مشق با خودکار مشکی و قرمز
برای گونیا و نقاله و پرگارو جامدادی
برای اولین زنگ مدرسه
برای واکسن اول دبستان برای سر صف ایستادن ها
برای قرآن های اول صبح و خواندن سرود ایران اول هفته دلم برای مبصر شدن ، برای از خوب ، از بد
دلم برای ترس از سوال معلم
کارت صد آفرین
بیست داخل دفتر با خودکار قرمز و جاکتابی زیر میزها ، جانگذاشتن کتاب و دفتر
دلم برای زنگ تفریح دلم برای دعا کردن برای نیامدن معلم
برای اردو رفتن
برای تمرین های حل نکرده و اضطراب آن
دلم برای روزنامه دیواری درست کردن
برای تزئین کلاس
برای دوستی هایی که قد عرض حیاط مدرسه بود
برای خنده های معلم و عصبانیتش
برای کارنامه.... نمره انضباط
برای مُهرقبول خرداد
دلم برای خودم دلم برای دغدغه و آرزو هایم
نمی دانم کدام روز در پشت کدام حصار بلند کودکی ام را جا گذاشتم کسی آن سوی حصار نیست کودکی ام را دوباره به طرفمپرتاب کند؟

منبع:ناشناس

شبها و روزها

این شبها و روزها همه تکرار است

در قلب من تکرار ،یاد توست.من نشستم در کنار پنچره ،سکوت کرده ام

تا مبادا از آن دور دورها صدای هق هق گریه های شبانم ،تو راازخواب نازت بیدار کند

دلگیرم از خاطره ها ،که گاه گاهی جز تو چیزی دگر یاد من می آورند

همه فکرم  این روزها آسایش توست

تنها دعوای من این روزها بر سر بودن توست

کیفیت

 همه ی ما آدما آخر هر سال...

آخر هر ماه ...

 آخر هر هفته ....

و بعضی هامون آخر هر شب،به این توجه می کنیم که چه زود گذشت نه این که چطور گذشت!!!

بهترین آرامش

خدایا!

هرگاه دلتنگ لحظه های آرامش میشوم، روزهایی را به خاطر می آورم که چگونه در طوفانهای زندگیم دست دراز کردی و مرا به ساحل آرامش رساندی و ناخودآگاه دل به دریای توکل بر تو میزنم و میدانم که تو بهترینها را برایم رقم خواهی زد!

" الا بذکر الله تطمئن القلوب"

چشم های مادر

کاش می شد سفر کرد تا عمق چشمانت 

درست همان لحظه که آن ها را به جایی دوخته ای...

بی جا و بی موردش

آفت وقار وهیبت مرد ،شوخی است.


حضرت علی(ع)

پشت خطی...

بیایید کمتر خطوط قلبمان را اشغال کنیم، شاید خدا پشت خطمان باشد!

آرزو...

آرزومه، بار دیگـــــــــــه، تو رو تو بغــــل بگـیرم

برم و یه گوشه ی دنج واسه ی عشـقت بمیرم

بذار تا گــــرمی دســـتات، وجود من رو بگـــیره

بذار تا عشـــقو دوبـــاره، تـــو نگــــاه تو ببیـــنم

دوست دارم عطر نفســهات روی صورتم بشینه

دوست دارم تا سپیده صبح توی آغوشت بشینم

حرفــــی از رفتــن و دوری، میون ما نیاری پیش

من می خوام تا آخر عمر، پای عشق تو بشینم

اما اون نگـــاه ســردت، آرزومــــو داده بر بــــاد

می دونم خودم یه روزی، با غم عشقت میمیرم! 

 

--------------------------------------------------- 

شاعر: خودم

به پاس همه چیزهایی که هست و همه چیزهایی که نیست

نمی دانم چرا آنقدر بزرگ نشده ام،که تو را تنها در مواقع سختی نخوانم؟ چرا وقتی همه چیز هست، کمتر تو را صدا می کنم؟ چرا وقتی سالم و شاداب هستم، کمتر تو را شکر می گویم؟ پروردگارا! تنها درخواستم از تو روحی وسیع است، آنقدر که فراموش نکنم،در خوشی ها باید بیشتر تو را صدا کرد!

لبخند

لبخند پس از گریه از رنگین کمان هم زیبا تر است.

خوشی.....

خدایا!

چقدر ناتوانم از چشم به انتظار ماندن خوشی دوباره؟

و تو چه زیبا می نویسی سرنوشتم را بدون آنکه خود بدانم این ناملایمات همه جاده ساز خوشی های آینده من اند!

روزها

روزها می گذرند در پس ثانیه ها

بی تو روزهایم خالی و سرد ،

ساحل تنهای من در تپش ثانیه ها بی طوفان

کی می وزد این باد نسیم ؟

روزهای بی وزنی من ، پر از خاطرات تو ست

سرود اقاقی ها در دشت پر از یاس ،همه نیاز بودن توست

فریاد از آن سوی دریاهای سیاه،می خواند ای کاش بودنت را

دست سرد ،بالا را می نگرد به التماس بودن تو

صدای نمانده در حنجره ،ازپس هق هق باد

روزها می گذرند در پس ثانیه ها

بی تو، روزهایم تکرار هستی و نیستی است

نیستی من از توست و هستیم برای تو